مثال های بالا به این منظور بیان شد که: خائنین برای رسیدن به اهدافشان از هیچ کاری دریغ نمی کنند و فقط و فقط به فکر خودشان هستند و بدون کدام هراس و نگرانی گویا در لباس ملنگ بصورت پلنگی و در پشت پرده دولت و با استفاده از قدرت و صلاحیت در دست داشته وارد میدان شده اند و در چور و چپاول غنای کشور از هم دیگر سبقت می گیرند.

عزیزانم کشورمان هم اکنون در حالی است که:

- اکثر اشخاص در فکر خود اند و به منافع فردی و شخصی خود فکر می کنند تا اینکه به منافع ملی و طبق این ضرب المثل پشتو عمل می کنند.( اول ځان پسی جهان )

یعنی اینکه دولتمردان افغانستان آن بیچاره هایی که چیغ و داد از خدمت میزنند که ما خدمت می کنیم و هدف ما خدمت است خوب راست می گویند که خدمت می کنند اما خدمت به کی؟

بله! خدمت به جیب خود و خودش، و حقیقت این است که تا حالا جریان خدمت کردن به خودشان تمام نشده تا نوبت به ملت بیچاره برسد، اما آنها وعده داده و وعده می دهند که حتماً و بلافاصله که از خدمت کردن به خود فراغت پیدا کردند به مردم و کشور خود خدمت خواهند کرد، اما من چنین فکر نمی کنم که به این زودی ها آنها از خدمت کردن به خود فراغت پیدا کنند چون تا توانشان برسد برای نواسه و کواسه خود نیز این خدمت شان را ادامه خواهند داد پس از این معلوم می شود که حالا حالاها اینکه دست شان عقب کشیده نمیشوند جیب هایشان بزرگتر نیز می شود و نسل شان به شدت در حال تکثیر است.              

- در افغانستان قطب نما در دست کسی است که خودش به بیراهه روان است و دیگران نیز دنبالش اند.

- افغانستان در طول تاریخ در دست این و آن مانند وسیله ای استفاده شده و می شود که حتی نامردان و بی انصافان دوایی را برای التیام دردش تجویز نکرده اند منظور این است که از همین وسیله ای که اینها استفاده کرده و می کنند اگر جایی و قسمتی از آن خراب شده پس آنرا تعمیر و ترمیم نکرده اند تا بعد از آن استفاده کنند.

- افغانستان یک دشمن ندارد که مشخص باشد و با آن مقابله شود.

- خطرناکترین دشمن افغانستان دشمن های داخلی است که پیدا کردن همین دشمن بسیار مشکل است.

- افغانستان در حال سر کن کردن درخت دشمن است و بدنبال از بین بردن ریشه درخت دشمن نیست.

- افغانستان در دفاع  و مقاومت بهترین و قدرتمندترین است اما در مدیریت و اداره بیشتراز صفر هم نیست.

-  افغانستان به همبستگی نیاز دارد.

- افغانستان به مداوای میهن دوستان و میهن پرستان نیاز دارد.

- افغانستان به تفکر، صلح و دستان همگانی و سراسری ضرورت دارد.

و به خیلی چیزهایی دیگری که نوشتن آن از توان قلم و وقت خارج است.

و مردم و ملت افغانستان در حالتی به سر می برند که اکثر آن ها بدور از حقوق اجتماعی، شخصی، سیاسی، فرهنگی، معنوی و مادی و غیره حقوق شان که حق مسلم شان است بدور اند در حالیکه خودشان متوجه این نیستند و با مشکلاتی دست و پنجه نرم می کنند که که از زنده گی خود بی زار اند و در طول سال چندین مورد خودکشی صورت می گیرد. و مثالی را از لابلای مشکلات اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و غیره مشکلاتی که سراسر استخوانبندی جامعه را فرا گرفته بیان می کنیم، و آن اینکه در روزگاری شخصی از شدت مشکلات و مشقت های زنده گی تا اندازه ای به تنگ آمد که مصمم به خود کشی شد، به هر صورت شخص نامبرده به دنبال راهی برای خود کشی خود بیرون شد و در ابتدا رفت سراغ ریسمان که خود را به دار بزند اما زمانیکه خود را به ریسمان آویخت ریسمان طاقت نیاورد و کنده شد و آن هم ریسمانی که تازه از بازار خریداری کرده بود، از بس که ریسمان بی کیفیت بود و سست. خوب نشد رفت راهی دیگر برای خودکشی پیدا کند که گاز به فکرش رسید در اتاقی گاز را باز ماند و منتظر مرگ نشست, ثانیه ها گذشت, دقایق گذشت, ساعت ها گذشت اما مع الاسف که هیچ اتفاقی نیافتاد. خوب به هر صورت این طریقه هم نتیجه نداد، و آن هم چرا؟‌چون اول مشکل از خود بی کیفیتی گاز بوده و دیگر اینکه این شخص بی چاره در چنان محیط زیستی به سر برده که انواع و اقسام گازات را نوش جان کرده و استشمام نموده است و این گاز در مقایسه با آن هوای آلوده ایکه او تنفس کرده هیچ است و جای اکسیجن را دارد.

شخص سراغ مواد سمی و زهری رفت که جانش را به جان آفرین بسپارد و خود را از این مشکلات برهاند، خوب مواد را خورد و ساعتی منتظر مرگ نشست تا به مقصد برسد اما جالب این جا بود که این هم نتیجه نداد و شکایت کنان نزد ادویه فروش رفت که این چگونه موادی است که داده است و شخص جویای دلیل عدم تاثیر آن مواد سمی شد.

داکتر جواب داد که:‌دوای ما مشکلی ندارد، خودتان را باید معاینه کنم.

خوب داکتر جواب معاینه را آورد و گفت:‌جانم در بدن تان چنان میکروب ها و موادی وجود دارد که این مواد سمی را که شما استفاده کرده اید در مقایسه با آن هیچ است و تاثیری بر شما وارد نکرده است.

شخص مایوسانه به طرف خانه حرکت کرد و فکر کرد که یک راه دیگری را هم برای رهانیدن خود انتخاب کند، و اما برای آخرین بار سراغ تیغ رفت که شاه رگش را بزند و خود را از این زنده گی رقت بار نجات دهد؛ تیغ را گرفت که کار را خلاص کند اما تیغ یارای بریدن رگش را نداشت و سلامی هم به شاه رگش نمی کرد، با عصبانیت تیغ را دور انداخت و گفت:‌ این تیغ توانایی تراشیدن ریش و مویی به آن نازکی و باریکی را ندارد چه برسد به بریدن رگ.

خوب به هر صورت این از جمله مشکلات حادی است که فرا راه اکثر مردم مظلوم و رنجدیده قرار دارد لذا از مردم عزیز خود و علی الخصوص از جوانانیکه در این خطه زنده گی می کنند با مشکلاتی که هم اکنون وجود دارد مبارزه کرده تا افغانستان را از این منجلاب بدبختی ها بیرون بکشیم؛ به هر صورت امیدواریم که از این بیشتر در دنیا و باالخصوص در افغانستان به بشریت و انسانیت توهین نشده و انسان با دارا بودن تمامی حقوق خود در عظمت شرف خود شرائطی که تا جد اکثر در شان وی باشد زنده گی کند تا اینکه تصوری در اذهان مردم خطور کند که آیا واقعاً " انسان هستم یا نه؟"

بله انسان هستم، افغان هستم و افغان یعنی:‌

ا= انسان         ف= فهمیده       غ= غلام         ا= اجنبی            ن= نمیشود

افغان(1)= انسان فهمیده غلام اجنبی نمیشود.

نویسنده:‌ بریالی "محمدی"‌ محصل دانشکده طب معالجوی (انقره-ترکیه)

Email: Baryalaimohammadi@yahoo.com

Weblog: www.farahnama.loxblog.com

Phone: 0797325527 -  0794218584    

منابع:‌

1:‌ کتابی انتقادی و سیاسی اجتماعی از نویسنده معروف ترکیه بنام عزیز نسین تحت عنوان ( خر مرده )

2: سایت افغان پیپر(www.afghanpaper.com)

3: تراوشات مغز و تحلیل شخصی خود نویسنده (بریالی محمدی)

نظرات شما عزیزان:

حمیدرضا

ساعت14:41---17 دی 1391

[وب سایت]

سلام.

سایت خوب و

بسیار زیبا و آموزنده ای داری

امیدوارم موفق باشی

بهم سر بزن ونظر بده اگه دوست داشتی منو بانا //معنی واقعی عاشقی //لینک کن

lمحمد

ساعت22:35---3 دی 1391

[وب سایت]

سلام وبلاگ خیلی خوبی دارید من محمد از هرات مهاجر در ایران من هم وبلاگی دارم نه به خوبی وبلاگ شما خوشحال میشم به وبلاگم سر بزنید ونظر بدهید

نام :

آدرس ایمیل:

وب سایت/بلاگ :

متن پیام:

نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: