حنفی:
غالب مردم مسلمان افغانستان از پیروان مذهب حنفی هستند، گرچه در این زمینه، آمار دقیق رسمی وجود ندارد، اما آنچه بیشتر پژوهشگران، بطور تقریبی ارایه كردند، پیروان مذهب حنفی را بین 65 تا 70 درصد از كل جمعیت افغانستان اعلام داشتهاند. كه از اقوام پشتون، تاجیك، تركمن، عرب، بلوچ، ایماق، قرقیز، قزاق، نورستانی، هزاره و... تركیب یافته است. پیروان مذاهب دیگر اهل سنت مثل شافعی، حنبلی و مالكی یا وجود ندارند و یا این كه در خفااند و كسی به پیروی از این گونه مذاهب شهرت نیافته است.
مذهب «حنفی» همواره تنها مذهب رسمی افغانستان بوده است كه در برگیرندهی اقوام مختلف ساكن افغانستان را شامل میشده است.
در كشور افغانستان در گذشته امور قضایی مردم افغانستان (شیعه و سنی) تابع تصمیمات و صلاحدیدهای قاضی (حنفی) بوده است، قضات دارای اختیارات گسترده بودهاند، نیز نوع مجازات و كیفر متناسب با جرایم را از قبل تعیین نمیكرد و در واقع مجازات تابع دیدگاه و رأی شخص قاضی بود. در دوره امان الله خان دست به اصلاحات قضایی زد با همكاری برخی از فقهای نو اندیش، مثل، «مولوی عبدالواسع قندهاری» اقدام به تدوین كتاب «تمسك القضا امانیه» نمود.
در این كتاب مبانی و صلاحیتهای قضات را محدود كرد و از همه مهمتر این كه به تعریف و تعیین مجازات و جرم نیز پرداخته شد كه از این پس هر قاضی نمیتواند، طبق برداشتهای شخصی خویش حكم، صادر كند.
این كار در افغانستان یك تغییر اساسی فقهی بود كه به عمل آمد و صنف قضات را برای همیشه از دولت و تحولات جدید متنفر و بیزار ساخت، محاكم طبق احكام قانون اساسی از مداخلات دیگران آزاد و محاكمه متهمین نیز علنی گردید. كه از این پس محاكم طبق قانون مدون در قانون اساسی كشور احكام را صادر میكرد.
بار دیگر در سال 1382 شمسی آزادیهای بیشتری در امور قضایی در قانون اساسی كشور در مورد مذاهب و فرقهها قایل شده است كه مسوده قانون اساسی افغانستان توسط حقوقدانان این كشور تدوین گشت و به تصویب لویه جرگه «تصویب قانون اساسی» رسید، در ماده دوم «قانون اساسی» در مورد «دین» و اجرای احكام مردم افغانستان آمده است: «دین مردم افغانستان، دین مقدس اسلام است و پیروان سایر ادیان در اجرای مراسم دینیشان در حدود احكام و قانون آزاد میباشند».
مذهب شیعه:
شیعیان افغانستان از نظر جمعیت، دومین مذهب مردم افغانستان به حساب میآیند. شیعهها از اقوام مختلفی چون: هزاره، قزلباش، سادات، بلوچها، پشتونها، تاجیكها و... تركیب یافتهاند كه عمدتاً جمعیت شیعیان افغانستان را (هزارهها و سادات) تشكیل میدهند. البته در این زمینه آمار دقیق و متفق علیه از تعداد پیروان این مذهب وجود ندارد، دایره المعارف بریتانیكا، نگارش سال 2002م. جمعیت شیعیان را 15 درصد اعلام میكند. رهبران جهادی كه در سالهای پس از جهاد با سران شیعه بر سر حكومت اختلاف داشتند جمعیت شیعه را بسیار ناچیز اعلام كردند. حكمتیار 10 درصد، عبدالرسول سیاف 8 درصد، یونس خالص 6 درصد جمعیت كل شیعه را اعلام كردند. ولی بیشتر پژوهشگران شیعه، آمار تقریبی 30 درصد را از كل جمعیت افغانستان، پیروان این مذهب به شمار میآورند.
فرقه اسماعیلیه:
یكی از فرق مهم شیعه است كه پس از مذهب اثنی عشری، بیشترین پیروان را در میان شیعیان جهان دارد، اسماعیلیان پس از شهادت امام صادق (ع) در سال 148 ق. بر سر جانشینی ایشان از دیگر شیعیان جدا شدند.
در افغانستان، پیروان مذهب اسماعیلیه كه عده معدودی هستند در نواحی دوشی و كیلهگی و بخشهای از دره صوف و بدخشان و در مناطق از بامیان، شیبر، شنبل، عراق و دره میدان در نواحی سیاهسنگ و كالو در پروان، منطقه شیخ علی و سرخ پارسا زندگی میكنند و رهبر فعلی این فرقه در افغانستان را حاج سید منصور نادری معروف به سید كیان به عهده دارد كه در درّهی به نام درّه «كیان» زندگی میكند، از این رو اسماعیلیها به نام «كیانی» نیز مشهورند.
ساختار مذهبی در جامعه افغانستان:
افغانستان كشوری است كه 99 درصد مردم آن مسلمانند، اما از نظر مذهبی و نحلههای دینی این جمعیت مسلمان كشور افغانستان، به دو شعبه سنی و شیعه تقسیم میشوند، اكثریت مردم افغانستان سنی مذهبند و یك سوم نیز شیعه مذهبند.
اگر تلقی و تقسیمهای متفاوتی را كه از شریعت و مظاهر و دستورهای مذهبی وجود دارد در كنار زیر مجموعهها قرار دهند، شاهد تنوع مذهبی و گوناگونی شدیدی در افكار و اندیشههای مذهبی جامعه افغانستان باشند. یافتهها و تفسیرهایی كه هر كدام از نحلهی فكری خاص را با خویش داشته و زندگی سیاسی جامعه و تحولات اجتماعی را تحت تأثیر قرار میدهد، بنابراین در یك توصیف اجمالی از ساختار مذهبی جامعه افغانستان، مذاهب و فرق بدین منوال است:
حنفی:
غالب مردم مسلمان افغانستان از پیروان مذهب حنفی هستند، گرچه در این زمینه، آمار دقیق رسمی وجود ندارد، اما آنچه بیشتر پژوهشگران، بطور تقریبی ارایه كردند، پیروان مذهب حنفی را بین 65 تا 70 درصد از كل جمعیت افغانستان اعلام داشتهاند. كه از اقوام پشتون، تاجیك، تركمن، عرب، بلوچ، ایماق، قرقیز، قزاق، نورستانی، هزاره و... تركیب یافته است. پیروان مذاهب دیگر اهل سنت مثل شافعی، حنبلی و مالكی یا وجود ندارند و یا این كه در خفااند و كسی به پیروی از این گونه مذاهب شهرت نیافته است.
مذهب «حنفی» همواره تنها مذهب رسمی افغانستان بوده است كه در برگیرندهی اقوام مختلف ساكن افغانستان را شامل میشده است.
در كشور افغانستان در گذشته امور قضایی مردم افغانستان (شیعه و سنی) تابع تصمیمات و صلاحدیدهای قاضی (حنفی) بوده است، قضات دارای اختیارات گسترده بودهاند، نیز نوع مجازات و كیفر متناسب با جرایم را از قبل تعیین نمیكرد و در واقع مجازات تابع دیدگاه و رأی شخص قاضی بود. در دوره امان الله خان دست به اصلاحات قضایی زد با همكاری برخی از فقهای نو اندیش، مثل، «مولوی عبدالواسع قندهاری» اقدام به تدوین كتاب «تمسك القضا امانیه» نمود.
در این كتاب مبانی و صلاحیتهای قضات را محدود كرد و از همه مهمتر این كه به تعریف و تعیین مجازات و جرم نیز پرداخته شد كه از این پس هر قاضی نمیتواند، طبق برداشتهای شخصی خویش حكم، صادر كند.
این كار در افغانستان یك تغییر اساسی فقهی بود كه به عمل آمد و صنف قضات را برای همیشه از دولت و تحولات جدید متنفر و بیزار ساخت، محاكم طبق احكام قانون اساسی از مداخلات دیگران آزاد و محاكمه متهمین نیز علنی گردید. كه از این پس محاكم طبق قانون مدون در قانون اساسی كشور احكام را صادر میكرد.
بار دیگر در سال 1382 شمسی آزادیهای بیشتری در امور قضایی در قانون اساسی كشور در مورد مذاهب و فرقهها قایل شده است كه مسوده قانون اساسی افغانستان توسط حقوقدانان این كشور تدوین گشت و به تصویب لویه جرگه «تصویب قانون اساسی» رسید، در ماده دوم «قانون اساسی» در مورد «دین» و اجرای احكام مردم افغانستان آمده است: «دین مردم افغانستان، دین مقدس اسلام است و پیروان سایر ادیان در اجرای مراسم دینیشان در حدود احكام و قانون آزاد میباشند».
مذهب شیعه:
شیعیان افغانستان از نظر جمعیت، دومین مذهب مردم افغانستان به حساب میآیند. شیعهها از اقوام مختلفی چون: هزاره، قزلباش، سادات، بلوچها، پشتونها، تاجیكها و... تركیب یافتهاند كه عمدتاً جمعیت شیعیان افغانستان را (هزارهها و سادات) تشكیل میدهند. البته در این زمینه آمار دقیق و متفق علیه از تعداد پیروان این مذهب وجود ندارد، دایره المعارف بریتانیكا، نگارش سال 2002م. جمعیت شیعیان را 15 درصد اعلام میكند. رهبران جهادی كه در سالهای پس از جهاد با سران شیعه بر سر حكومت اختلاف داشتند جمعیت شیعه را بسیار ناچیز اعلام كردند. حكمتیار 10 درصد، عبدالرسول سیاف 8 درصد، یونس خالص 6 درصد جمعیت كل شیعه را اعلام كردند. ولی بیشتر پژوهشگران شیعه، آمار تقریبی 30 درصد را از كل جمعیت افغانستان، پیروان این مذهب به شمار میآورند.
فرقه اسماعیلیه:
یكی از فرق مهم شیعه است كه پس از مذهب اثنی عشری، بیشترین پیروان را در میان شیعیان جهان دارد، اسماعیلیان پس از شهادت امام صادق (ع) در سال 148 ق. بر سر جانشینی ایشان از دیگر شیعیان جدا شدند.
در افغانستان، پیروان مذهب اسماعیلیه كه عده معدودی هستند در نواحی دوشی و كیلهگی و بخشهای از دره صوف و بدخشان و در مناطق از بامیان، شیبر، شنبل، عراق و دره میدان در نواحی سیاهسنگ و كالو در پروان، منطقه شیخ علی و سرخ پارسا زندگی میكنند و رهبر فعلی این فرقه در افغانستان را حاج سید منصور نادری معروف به سید كیان به عهده دارد كه در درّهی به نام درّه «كیان» زندگی میكند، از این رو اسماعیلیها به نام «كیانی» نیز مشهورند.
موقعیت جغرافیایی شیعیان متفرقه در افغانستان:
به گفتهی برخی از مورخین، شیعیان در وراء هزاره جات و مناطق، محلات و قصباتی كه در آن زندگی میكنند، اكثریت ولایتهای غیر هزاره جات را شامل میشود كه عبارتند از هرات، تخار، كنر و لغمان و كاپیسا و ننگرهار و زابل است، كه به اختصار آورده میشود:
1- هرات: شیعیان در مناطق مانند: كرخ، پشتون رزغون، غوریان، فرمانداری و شهر هرات زندگی میكنند طبق آمار سال 1348 ش، 65 درصد مردم شهر هرات را شیعه گفتهاند.
2- هلمند: گرچه سابقاً اقوام زیادی از شیعیان در مناطق مهم این ولایت زندگی میكردند كه بوسیله حاكمان ظالم نابود شدهاند و حتی نامهای برخی از محلات شیعهنشین تاكنون مرسوم است مانند «نادعلی» یكی از فرمانداریهای مهم این ولایت است. «موسی قلعه» یكی از فرمانداریهای ولایت است كه به نام یكی از سرداران شیعه كه در جنگ با انگلیس مشهور شدند، نامگذاری شده است، در حال حاضر شیعیان مناطق باغران «نوزاد» عینك و شهر لشكرگاه و مناطق چناران، درویشان و آب بازان گرشك زندگی دارند.
3- ولایات نیمروز و فراه: شیعیان، در مناطق مختلف این دو ولایت زندگی میكنند، هزارههای نیكو دریهای كه در این دو ولایت زندگی میكنند هر كدام از خود پایگاههای مستقل در وقت اشغال شوروی سابق داشتند. علاوه بر هزارهها، بلوچها نیز حضور دارند كه شیعهاند.
4- قندهار: از میان تحولات، گوشهای از حقایق تلخ زندگی هزارهها و فاجعهی سركوبی آنها دیده میشود و به استثناء برخی از منابع در قندهار، طوایف متعدد هزاره زندگی میكردند، اما اكنون در شهر قندهار در ناحیهی فقیر نشین آن (توپخانه) خانوادههای كثیری از هزارهها زندگی میكنند و در جهاد علیه رژیم كمونیستی شركت داشتند. علاوه بر اینها، در قندهار تعدادی از پشتو زبانهای خلیلی، علی خیل، بلوچ اكثریت جمعیت شیعی مذهب را مردم قزلباش تشكیل می دهند، مناطق جاردانه، زله خان، میان جویی، چهار دیوان، شاه مقصود و فرمانداری خاكریز زندگی میكنند.
5- كابل: شیعیان در كابل از اقوام مختلف از قبیل هزارهها، قزلباشان، چنداولی، كردی، خوافی و سادات زندگی می كنند، تعداد شیعیان در این شهر بزرگ بیش از دو میلیونی را تا نصف اهالی تخمین زدهاند. شیعیان شهر كابل بیشتر در كابل غربی زندگی دارند، ولی در مركز و شرق و شمال اكثراً در چند اول، مراد خانی، وزیر آباد، قلعة فتح الله، خیر خانه و... سكونت دارند. علاوه بر این، از زندگی شیعیان در گوشه و كنار ولایت كابل نیز گزارش شده است.
6- لوگر: طوایفی از مردم شیعه به نامهای قلمود، محمد خواجه و دایی مراد از اقوام هزاره و نیز جمعی از سادات شیعی در مناطق، پد خواه، خوشی، محمد آغه و... در این نواحی زندگی میكنند. و همچنین در سرخ آباد و گلنار زندگی میكنند.
7- پكتیا: در شهر گردیز جمعی از سادات شیعه زندگی میكنند كه برای خود، مسجد و حسینیههای دارند. در زمان اشغال افغانستان از طرف شوروی سابق، شیعیان لوگر و پكتیا از خود پایگاه مستقل داشتند و آثار بجا مانده تاریخی از قبیل «قبرستان هزاره» باقی مانده است.
8- بدخشان: در این ولایت اقوام چون تاجیكهای اسماعیلیه، تعدادی زیادی از اقوام هزاره شیعه اثناعشری زندگی می كنند، كه جهت رعایت برخی مصالح خودشان را تاجیك می نامیدند، هزارههای در نواحی فیض آباد و شغنان زندگی میكنند
9- قندوز: در این ولایت تباری از هزارهها مشغول كار و كسب است، بعضی از آنها سابقهی تاریخی دارند و عدهای از مناطق هزاره جات شرقی و شمالی در آنجا مهاجرت نمودند، كه تعداد قابل توجهی از آنها در شهر قندوز و حومة آن بخشداری علی آباد، امام صاحب و فرمانداری خان آباد بسر میبرند، آقای یزدانی، در دههی 1360ش. مجموع هزارهها در استان قندوز را یازده هزار خانوار اعم از شیعه و سنی ذكر نموده است. كه علیه متجاوزین روس جبههی مقاومت داشتند و در جهاد سهم فعال داشتند.
10- تخار: هزارههای شیعه در این ولایت در مناطق چال، اشكمش، رستاق و خواجه غار زندگی میكنند.جمع شیعیان در این ولایت حدود چندین هزار خانواده گزارش نموده اند.
11- كنر، لغمان و كاپیسا: در این ولایات شیعیان نورستانی زندگی میكنند و شیعه علی اللهی دارند و تعداد قوم هزاره كه شیعه مذهبند در این نواحی حضور دارند، از جمله دره هزاره در حصه دوم زندگی دارند.
12- ننگرهار: این ولایت یعنی در شهر جلال آباد مركز ولایت ننگرهار دوره ظاهرشاه عدهای از مردم جلال آباد از شهر كابل سخنران و مداح در ایام محرم دعوت میكردند.
13- زابل: همین طور در ولایت زابل به شیعیان قلاتی معروف است و تاكنون شیعیان بسیاری از قوم هزاره موجود است و نیز شوی و كمسون و دای چوپان سرزمینهای غصب شده شیعیان در دوره امیر عبدالرحمان بوده است.
بدین ترتیب محل سكونت شیعیان، در بیشتری ولایات افغانستان به اثبات رسیده است، بنابراین شیعه در هزاره جات كه حدود ده ولایت را شامل میشود و به صورت جمعیت متراكم و مجتمع در این ولایات شیعیان حضور دارند، بطور نمونه ولایتهای چون بامیان، دایكندی و میدان و... بیشترین جمعیت شیعی را در خود جای داده است و در این مناطق اهل سنت درصدی كمی را در بر میگیرد، ولی در سایر ولایتهای افغانستان شیعیان به صورت جمعیت پراكنده در گوشهها و حاشیههای تمام ولایات افغانستان حضور دارند.
شیعیان افغانستان از لحاظ تبار شناسی به اقوام مختلف چون هزاره، قزلباش، بلوچ، تركمن، سادات و تاجیك و پشتو زبان را تشكیل می دهند كه حداقل در 34 ولایت افغانستان حضور دارند و با برادران اهل سنت در تعاملند.
http://afghan-information.mihanblog.com/post/26
نظرات شما عزیزان: