فراه نما دینی, علمي، فرهنگي، سياسي و....
| ||
|
دولتمردان حاکم از همان آغاز سعی بر آن داشتند تا جامعه مدنی ضعیف و ناتوان بماند و احزاب سیاسیِ مقتدر و سرتاسری، پارلمان مستقل، قوه قضاییه مستقل، اداره مسلکی و پاسخگو و حاکمیت قانون ایجاد نگردد. بدون شک یازدهسال گذشته بهترین فرصت طلایی برای مردم افغانستان بود. اگر از این فرصتهای مغتنم و تکرارناپذیر استفاده هوشمندانه و بهینه صورت میگرفت، وضعیت مردم و کشور غیر از آنچه امروز شاهدش هستیم، میبود. اکنون با توجه به چشمانداز تحولات 2014 و اهمیت پروسه صلح که از طریق جلسات قطر، پاکستان، ترکیه و فرانسه جریان دارد، طرحهای ذیل به هدف استقرار صلح و ثبات پایدار ارایه میگردد: 1: جلسات صلح قطر، پاکستان، ترکیه و فرانسه بیانگر این واقعیت است که دیگر جنگ، راهحل مسایل افغانستان نیست و جستجوی راهحل سیاسی و مسالمتآمیز بهترین و مطمینترین گزینه است. از این طریق میتوان به وضع ناهنجار افغانستان نقطه پایان گذاشت. 2: در گفتگوها میان دولت و گروههای مختلف، نباید آنچه را که با رنج و مساعی فراوان مردم افغانستان بهوجود آمده است، نادیده گرفت؛ بلکه باید تمام گفتگوها ومذاکرات در پرتو قانون اساسی کشور و دستآوردهای یازدهسال اخیر طرح و تنظیم گردد. 3: نباید به بهانه تامین صلح در افغانستان، عدالت، آزادی، دموکراسی، حقوق بشر، ارزشهای جامعه مدنی، حکومت قانون و حقوق زنان فدا گردد. 4: زنان افغانستان به این باور هستند که صلح واقعی و پایدار بهصورت یکجانبه و بدون رضایت اقشار اجتماعی و گروههای سیاسی و افراد مستقل، نمیتواند تامین شود. 5: بدون تردید صلح واقعی در افغانستان بهوسیله کسانیکه به حاکمیت قانون و ارزشهای جامعه مدنی باور ندارند، تحقق نمییابد. اگر صلح میان این گروهها بنابر فشار جامعه جهانی و بهاساس مصلحتاندیشی کشورهای بزرگ در افغانستان صورت گیرد، به هیچوجه صلح واقعی نیست و شباهت به همان نوشتهای دارد که بر لوحهی گورستانی حک شده است: «اینجا صلح دایمی برقرار است.» بدون شک چنین صلحی، افغانستان را به تاریکی و استبداد روبهرو خواهد ساخت. 6:صلح واقعی در افغانستان زمانی میتواند تحقق یابد که تساوی حقوق مرد و زن به مفهوم واقعی رعایت گردد، کار اداره و رهبری به اهل آن سپرده شود و به انواع خشونت علیه زنان و انواع تبعیض و راسیزم پایان داده شود. 7: برای تامین صلح و امنیت در افغانستان، ابتکار دعوت، نظارت مذاکرات و دیالوگ بینالاافغانی باید به سازمان ملل متحد سپرده شود؛ بهدلیل اینکه بسیاری از کشورهای مذاکرهکننده در پروسه صلح افغانستان اهداف و منافع خویش را اولویت میدهند و کمتر به تامین صلح پایدار به نفع مردم افغانستان باور دارند. 8: زنان افغانستان، پیشرفت و تکامل پروسه مذاکرات صلح در افغانستان را مستلزم تدویر کنفرانس بینالمللی صلح به رهبری ونظارت سازمان ملل متحد و حمایت کشورهای بزرگ میدانند. 9: در کنفرانس بینالمللی صلح افغانستان، کشورهایی مانند ایالات متحده امریکا، انگلستان، آلمان، فرانسه، چین، روسیه، کانادا، جاپان، نماینده ناتو، نماینده کنفرانس کشورهای اسلامی و نماینده هند، پاکستان، ترکیه، عربستان سعودی و ایران اشتراک کنند و از پروسه صلح در افغانسان پشتیبانی و به تعهدات خویش در مورد ارایه کمکهای سخاوتمندانه، صادقانه عمل کنند. 10: برای تامین صلح واقعی در افغانستان، قدرت سیاسی باید بهشکل «مثلث قدرت» تنظیم گردد؛ طوریکه در یک ضلع آن، نمایندگان مجاهدان دولتی و غیردولتی، روحانیون، طالبان دولتی و غیردولتی و در ضلع دیگر آن نمایندگان زنان و در ضلع سوم نخبگان سیاسی دموکرات و شخصیتهای مستقل ملی قرار گیرند تا مانع انحصار و تمرکز قدرت در دست گروههای معین شوند. 11: برای رسیدن به اهداف طرحشده، بهترین راه، حمایت و نظارت جامعه جهانی و سازمان ملل متحد از پروسه انتخابات آزاد، شفاف، عادلانه و دموکراتیک در 2014 میلادی است. Hashte subh نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |