فراه نما دینی, علمي، فرهنگي، سياسي و....
| ||
|
برخي بناهاي تاريخي و قديمي ترين شهر فراه بيشتر بخش هاي جنوب فراه در تاريخ سيستان جزئي از سيستان قديم به حساب مي آيد و بخشي از آن كه به سبزوار(شيندند) چسپيده، بخشي از خراسان كهن شمرده شده است. نام جاهاي خاص و تاريخي در فراه چون تخت رستم، قلعه كك كهزاد، شهر اسفنديار و غيره، نشان مي دهند كه هنوز مهر سيستان قديم از فراه زدوده نشده است و شاهدي بر سيستان بودن آن است. اسكندر مقدوني نيز در 250 قبل از ميلاد از فراه عبور كرده و به سلسله ساختن حصارهاي سكندري در جوين فراه اسكندريه به نام "پروفتازي" ساخته و در تاريخ ثبت شده و نشان مي دهد كه در گذشته جوين پر از آب و پوشيده از مرغزار بوده است. يكي از خط هاي تهاجمي لشكريان چنگيزي به سوي ايران نيز از جوين گذشته كه بر علماي مشهور جويني جفا هاي بسياري روا داشته بودند. ياقوت حموي 200 سال بعد از ابن حوقل در اثر معروفش معجم البلدان، بازهم فراه را با 60 قريه اش تاييد مي كند و آن را شهر بزرگ در نواحي زرنج مي داند و معلوم مي شود كه در اين مدت قريه هاي بزرگ شده ، اما جديداً احداث نشده اند. (فريه) سياح قرن 19 كه در 1848 از فراه ديدن نموده، خرابه هاي جنوب رودخانه را در دره اي كه از سه قسمت ميان كوه تشكيل شده و به گمان اغلب دهانه كوه سفيدك كه در ميان شور آباد و سلطان امير موقعيت دارد را قديميترين شهر فراه مي داند كه به نظر او مدتها قبل از عبور اسكندر در اين جا بنا شده است و امروز فقط داغ سپيدي در اين دهانه از آن به جا مانده است. برخي ها به اين باور اند كه قديمي ترين شهر فراه، شهر كهنه پشت رود است كه امروز از آن تپه خاك خندقي به جا مانده است و زارعان مجاور، از اين تپه خاك كشي مي كنند و خندق آن نيز در حال پر شدن و نابودي است. اما عده اي قديمي ترين شهر فراه، (شهر كهنه) معروف به شهر فريدون را مي دانند. اين شهر كه تا كنون برج و باره هاي نيمه فروريخته اش در كنار شهر كنوني خود نمايي مي كند، نشان مي دهد كه سلاطين مستبد گذشته بر برده هاي فراهي چه ستمي روا داشته و از خون و عرق شان چه قلعه اي بنا نهاده كه در عهد تيموري و صفوي بنام قلعه داوري( بي آنكه چرا داوري ناميده شده) ياد شده و احمد شاه دراني دوران كودكي اش را در آن گذرانده است. عده اي به اين باور اند كه اين قلعه( مساحت درون قلعه به 500 جريب زمين مي رسد) در عصر فريدون و به امر فريدون پادشاه پيشدادي آرياناي باستان بنا گرديده و به اين خاطر به نام شهر فريدون ياد مي كنند و نام فراه را ماخوذ از نام فريدون مي دانند. اما هيچ توضيح تاريخي در اين مورد ديده نشده و اساساً تاريخ بناي شهر كهنه در جايي ذكر نشده است، اما از رويي پابر جا بودن قلعه نمي توان آنرا به زمان پيشداديان نسبت داد. اين قلعه در 120 سال گذشته مركز فراه بوده و از سالهاي نزديك، نشانه هاي خانه ها و زند گي در آن به چشم مي خورد كه بيانگر چند بار آبادي در سالهاي متفاوت مي باشد.بعد از اينكه حاكم عبدالصمد خان در 1318 حاكم اعلي فراه شد و باغپل ر ا در چهار كيلومتري شهر در دريا ساخت، آب خندق هاي درون شهر كهنه را با جوي كلاني به نام ( زهكش) به اين باغ برد و در دو ضلع غربي و شرقي آن دو سوراخ كلان حفر كرد كه به مرور زمان با انتقال خاك از چهار كنج جنوب شرقي آن تا نيمه ويران و بر آن تعميري آباد گرديد كه تا هنوز به شكل نيمه ويرانه ايستاده است. در زمان تيموريان، فراه جزئي از هرات بود، جنگ خونين ميان ايراني ها و هوتكي ها در منطقه نوده فراه رخ داد و لشكر ايوب خاي كه از هرات به قصد جنگ با انگليس ها به سوي قندهار حركت مي كرد نيز از فراه گذشت و فراهي ها بخشي از لشكريان اين سردار را در جنگ ميوند مي ساختند. در اين عبور كه رقابت هاي فيودالي در اين منطقه به اوج خود رسيده بود، به اشاره محمد عمر خان، كهندل خان مديزايي توسط سردار ايوب خان به قتل رسيد. با اينكه فراه در زمان احمد شاه و شاهان بعد از او تشكيلات اداري خاص و تسلط نايب الحكومه قندهار قرار داشت و حكومت اعلي ناميده مي شد و بعد در آخر صدارت داوود به ولايت مستقلي مبدل شد. نيمروز نيز يكي از ولسوالي هاي فراه بود كه بعد به ولايت مستقلي با مركزيت زرنج مبدل گشت. نظرات شما عزیزان: |
|
[ طراح قالب : پیچک ] [ Weblog Themes By : Pichak.net ] |